سرطان خون (لوسمی)، سرطانی است که در بافتهای خونساز آغاز میشود. دانستن نحوۀ تشکیل گلبولهای خونی طبیعی به شناخت این سرطان کمک میکند.
گلبولهای خونی طبیعی
بیشتر گلبولهای خونی را سلولهایی در مغز استخوان به نام سلولهای بنیادی ميسازند. مغز استخوان مادۀ نرمی است که در ميانة بیشتر استخوانها وجود دارد.
سلولهای بنیادی انواع گوناگون گلبولهای خونی را میسازند که هر یک وظيفۀ خاصی بر عهده دارد:
گلبولهای سفید خون با عفونت مقابله میکنند. گلبولهای سفید به چند دسته تقسیم میشوند.
گلبولهای قرمز خون به تمام بافتهای بدن اکسیژن میرسانند.
پلاکتها موجب لخته شدن خون میشوند که خونریزی را مهار میکند.
سلولهای بنیادی، با توجه به نیاز بدن گلبولهای سفید، گلبولهای قرمز و پلاکتها را تولید میکند
وقتی سلولها پیر میشوند یا معیوب میشوند، از بین میروند و سلولهای جدید جای آنها را میگيرند.
ابتدا، سلول بنیادی به سلول بنیادی میلوئیدی (مغز استخوانی) یا لنفوئیدی (لنفاوی) تبدیل میشود:
سلول بنیادی میلوئیدی به بلاست میلوئیدی تبدیل میشود. این بلاست به گلبول قرمز، پلاکت یا یکی از گونههای گلبولهای سفید تبدیل ميشود.
سلول بنیادی لنفاوی به بلاست لنفاوی تبدیل میشود. این بلاست به یکی از گونههای گلبول سفید، مانند سلولهاي بي(B Cells) یا سلولهای تي(T Cells) تبدیل ميشود.
گلبولهای سفید بهوجود آمده از بلاستهای مغز استخوانی با گلبولهای سفید بهوجود آمده از بلاستهای لنفاوی متفاوتاند.
بیشتر سلولهای خونی در مغز استخوان رشد میکنند و سپس به درون رگهای خونی میروند. خونی که در رگهای خونی و قلب جاری است، خون محیطی (Peripheral Blood) نام دارد.
سلولهای خونی سرطانی
در فرد مبتلا به سرطان خون (لوسمی)، مغز استخوان سلولهای خونی غیرطبیعی میسازد. این سلولهای غیرطبیعی سلولهای خونی سرطانی هستند.
برخلاف سلولهای خونی طبیعی، سلولهای خونی سرطانی در آن زمانی که باید، از بین نمیروند. این سلولها جای گلبولهای سفید، گلبولهای قرمز و پلاکتهای طبیعی را تنگ ميکنند كه موجب اخلال در انجام وظایف سلولهای خونی طبیعی میشود.
انواع سرطان خون (لوسمی)
انواع سرطان خون (لوسمی) را میتوان براساس سرعت پیشرفت و وخیمتر شدن آنها گروهبندی کرد. سرطان خون (لوسمی) یا مزمن است (که معمولاً به مرور وخیمتر میشود) یا حاد (که معمولاً به سرعت وخیمتر میشود):
سرطان خون (لوسمی) مزمن: در مراحل ابتدایی سرطان، سلولهای خونی سرطانی هنوز قادرند برخی از وظایف گلبولهای سفید را انجام دهند. گاه، در فرد مبتلا در ابتدا هیچ علامتی بروز نمیيابد. پزشکان، اغلب در معاينههاي معمولی، پیش از آنکه علامتی بروز كند، متوجه سرطان خون (لوسمی) مزمن میشوند.
سرطان خون (لوسمی) مزمن، به مرور وخیمتر میشود. با افزایش تعداد سلولهای سرطانی در خون، علائمی مانند تورم غدد لنفاوی یا عفونت در بیمار بروز مییابند.
سرطان خون (لوسمی) حاد: سلولهای خونی سرطانی هیچیک از وظایف گلبولهای سفید طبیعی را انجام نمیدهند. تعداد سلولهای خونی سرطانی به سرعت افزایش مییابد. سرطان خون (لوسمی) حاد معمولاً به سرعت وخیمتر میشود.
انواع سرطان خون (لوسمی) را همچنين میتوان براساس نوع سلول خونی گرفتار گروهبندی کرد. سرطان خون (لوسمی) در سلولهای لنفاوی یا سلولهای میلوئید آغاز ميشود. تصویر این سلولها را مشاهده کنید. به سرطان خوني که سلولهای لنفاوی را گرفتار میکند، سرطان خون لنفوئید، لنفوسیتیک (lymphocytic) یا لنفوبلاستیک (lymphoblastic) ميگويند. به سرطان خوني که سلولهای مییلوئید را گرفتار میکنند سرطان خون میلوئید، ميلوزنوس (Myelogenous) یا میلوبلاستیک (Myeloblastic) ميگويند.
چهار گونة رایج سرطان خون (لوسمی) وجود دارد:
لوسمی لنفوسیتیک مزمن (Chronic Lymphocytic Leukemia- CLL) : سلول هاي لنفاوی را گرفتار ميكند و معمولاً بهکندی گسترش مییابد. سالانه بیش از 15000 مورد جدید ابتلا به سرطان خون (لوسمی)، مربوط به این نوع است. در بیشتر موارد، افراد مبتلا به این سرطان بالای 55 سال سن دارند. کودکان تقریباً هرگز به این سرطان، مبتلا نمیشوند.
لوسمی میلوئید مزمن (Chronic Myeloid Leukemia- CML): سلولهای میلوئید را گرفتار میکند و گسترش آن در مراحل اولیة بیماری کند است. سالانه نزدیک به 5000 مورد جدید ابتلا به سرطان خون (لوسمی)، مربوط به این نوع است. این نوع سرطان عمدتاً بزرگسالان را گرفتار میکند.
لوسمی لنفوسیتیک – تلنفوبلاستیک- حاد (Acute Lymphocytic – Lymphoblastic Leukemia- ALL ) سلولهای لنفاوی را گرفتار میکند و به سرعت گسترش مییابد. سالانه بیش از 5000 مورد جدید ابتلا به سرطان خون (لوسمی) مربوط به این نوع است. ALL شایعترین نوع سرطان خون (لوسمی) در اطفال است. این سرطان بزرگسالان را نیز گرفتار میکند.
لوسمی میلوئید حاد (Acute Myeloid Leukemia- AML) سلولهای میلوئید را گرفتار میکند و به سرعت گسترش مییابد. این نوع سرطان هم بزرگسالان و هم اطفال را گرفتار میکند.
لوسمی هیری سلول مويي (Hairy Cell Leukemia):گونهای نادر از سرطانهای خون مزمن است. این نوع سرطان خون (لوسمی) یا ساير انواع نادر سرطان خون (لوسمی)، در این جزوه به بحث گذاشته نشده است . این گونههای نادر سرطان خون (لوسمی)، سالانه روی همرفته کمتر از 6000 مورد جدید از ابتلا به انواع سرطان خون (لوسمی) را تشکیل می-دهند.
عوامل خطرزا
وقتي كه ميفهميدبه سرطان مبتلا شده ايد، طبيعي است که بخواهید بدانید چه عواملی در ایجاد سرطان دخيل بودهاند. هیچکس از دلیل قطعی ایجاد سرطان خون آگاه نیست. پزشکان به ندرت دلیل ابتلای يكي و عدم ابتلای دیگری را به سرطان خون میدانند. با وجود اين، تحقیقات نشان میدهند که برخی از عوامل خطرزای خاص احتمال ابتلای فرد به سرطان را افزایش میدهد.
عوامل خطرزای انواع مختلف سرطان خون (لوسمی) با هم متفاوتاند:
تابش اشعه: افرادی که به میزان زیاد در معرض تابش اشعه هستند بسیار بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به سرطانهای خون AML، CML یا ALL قرار دارند.
انفجار بمبهای هستهای: انفجار بمبهای هستهای موجب تابش اشعه به میزان بسیار زیاد میشود (مانند انفجار بمبهای هستهای در ژاپن در جنگ جهانی دوم). خطر ابتلای بازماندگان انفجار بمبهای هستهای، بهخصوص کودکان به سرطان خون (لوسمی) بیشتر از افراد ديگر است.
پرتودرمانی: موقعیت دیگری که در آن افراد در معرض تابش اشعه به میزان زیاد قرار ميگيرند، در روشهای درمانی سرطان و امراض ديگر است. پرتودرمانی احتمال ابتلا به سرطان خون (لوسمی) را افزایش ميدهد.
عكسبرداري تشخیصی با اشعۀ ایکس: در عكسبرداري با اشعۀ ایکس برای دندانپزشکی و عکسبرداریهای ديگر تشخیصی با اشعۀ ایکس (مانند سیتی اسکن) افراد در معرض میزان بسیار کمتری از تابش اشعه هستند. هنوز نمیدانیم که این میزان اشعه در کودکان یا بزرگسالان موجب سرطان ميشود یا نه. محققان در حال بررسی این موضوع هستند که آیا تعداد زیاد عكسبرداري با اشعۀ ایکس خطر ابتلا به سرطان خون (لوسمی) را افزایش میدهد یا نه. همچنین این موضوع را نیز بررسی میکنند که آیا سیتی اسکن در دوران کودکی خطر ابتلا به سرطان خون (لوسمی) را در افراد افزایش ميدهد یا نه.
کشیدن سیگار: کشیدن سیگار خطر ابتلا به سرطان خون AML را افزایش میدهد.
بنزن: سروکار داشتن با بنزن در محیط کار موجب ابتلا به سرطانهای خون AML CML یا ALL ميشود. بنزن یک از مواد پر کاربرد در صنایع شیمیایی است. این ماده در دود سیگار و بنزین نیز وجود دارد.
شیمیدرمانی: افراد مبتلا به سرطانی که برخی داروهای ضدسرطان مصرف ميكنند، گاهی اوقات بعدها دچار سرطانهای خون AML یا ALL میشوند. مثلاً، درمان بهوسیلۀ داروهایی موسوم به مواد آلکیله کننده (Alkylating Agents) یا مهارکنندههای توپوایزومراز (Topoisomerase Inhibitors) کمی خطر ابتلا به سرطان خون (لوسمی) حاد را افزایش ميدهد.
سندروم داون و برخی دیگر از بیماریهای وراثتی: سندروم داون و برخی دیگر از بیماریهای وراثتی خطر ابتلا به سرطان خون (لوسمی) حاد را افزایش میدهند.
سندروم میلودیسپلاستیک(Myelodysplastic Syndrome) و برخی دیگر از اختلالات خونی: خطر ابتلا به سرطان خون (لوسمی) حاد در افراد مبتلا به برخی اختلالات خونی نسبت به دیگران بیشتر است.
ویروس لوسمی T-Cell انسانی نوع یک (Human T-Cell Leukemia Virus Type 1- HTLV-1): افراد مبتلا به ویروس HTLV-1 نسبت به دیگر افراد بیشتر در معرض خطر ابتلا به نوع نادری از سرطان خون (لوسمی) بهنام سرطان خون (لوسمی) T-Cell بزرگسالان هستند. هرچند ویروس HTLV-1 موجب بروز این بیماری نادر ميشود، اما سرطان خون (لوسمی) T-Cell و گونههای ديگر سرطان خون (لوسمی) مسری نیستند.
پيشينۀ خانوادگی ابتلا به سرطان خون (لوسمی): ابتلای بیش از یک فرد از يك خانواده به سرطان خون (لوسمی)، بسیار نادر است. اگر چنین موردی پیش بیاید، احتمالاً در مورد سرطان خون (لوسمی) CLL خواهد بود. با وجود اين، افراد بسیار اندکی هستند که به سرطان خون (لوسمی) CLL مبتلا باشند و پدر، مادر، برادر، خواهر یا فرزندشان نیز به این سرطان مبتلا شود.
داشتن یک یا چند عامل خطرزا به معنای ابتلای قطعی فرد به سرطان خون (لوسمی) نیست. بیشتر افرادی که با عوامل خطرزا سروكار دارند، هرگز به سرطان مبتلا نمیشوند.
علائم بیماری
مانند تمام سلولهای خونی، سلولهای خونی سرطانی نیز در تمام بدن جریان پیدا میکنند. علائم سرطان خون (لوسمی) به تعداد گلبولهای خونی سرطانی و مکان تجمع آنها در بدن بستگی دارد.
پيش ميآيد كه افراد مبتلا به سرطان خون (لوسمی) مزمن، علامتی از خود بروز ندهند. پزشک، بیماری را در یک آزمایش خون معمولی تشخیص ميدهد.
معمولاً دلیل مراجعه افراد مبتلا به سرطان خون (لوسمی) حاد به پزشکشان این است که احساس مریضی میکنند. اگر مغز درگیر شده باشد، دچار سردرد، استفراغ، گیجی، از دست دادن مهار عضلات یا تشنج ميشوند. سرطان خون (لوسمی) بخشهای ديگر بدن مانند دستگاه گوارش، کلیهها، ریهها، قلب یا بیضهها را نیز درگیر ميکند.
علائم شایع سرطان خون (لوسمی) مزمن یا حاد عبارتاند از:
تورم غدد لنفاوی که معمولاً بدون درد است (مخصوصاً غدد لنفاوی گردن یا زیر بغل)
تب یا تعرق شبانه
عفونتهای پیدرپی
احساس خستگی یا ضعف
به آساني دچار خونریزی و کبودی شدن (خونریزی لثهها، لکههای ارغوانی رنگ روی پوست یا نقاط کوچک قرمز زیر پوست)
تورم یا ناراحتی در شکم (ناشی از تورم طحال یا کبد)
کاهش وزن بیدلیل
درد استخوان و مفاصل
در بیشتر مواقع، این علائم مربوط به سرطان نیستند. عفونت یا مشکلات ديگر مربوط به سلامتی نیز موجب بروز این علائم ميشود. تنها پزشک میتواند در این مورد نظر قطعی بدهد.
هر فردی که دچار این علائم شود، باید به پزشک مراجعه کند تا مشکلاتش مشخص و به سادهترین شکل ممکن درمان شود.
تشخیص
ساير آزمایشها
گاهی، پزشکان پس از انجام یک آزمایش خون ساده متوجه سرطان خون (لوسمی) میشوند. اگر علائم مربوط به سرطان خون (لوسمی) در شما وجود داشته باشد، پزشک تلاش میکند تا دلیل مشکلات شما را بیابد. پزشک معمولاٌاز پيشينۀ پزشکی خود یا خانوادهتان ميپرسد.
شايد لازم باشد یک یا چند آزمایش انجام دهید:
معاینات بالینی: پزشک بدنتان را معاینه میکند تا مشخص شود در غدد لنفاوی، طحال یا کبد تورم وجود دارد یا نه.
آزمایش خون: در آزمایشگاه آزمایش شمارش سلولهای خونی (Complete Blood Count) انجام ميدهند تا تعداد گلبولهای سفید، گلبولهای قرمز و پلاکتهای خون شما را بسنجند. سرطان خون (لوسمی) موجب تولید تعداد بسیار زیادی گلبول سفید در خون میشود. همچنین موجب کاهش میزان هموگلوبین موجود در گلبولهای قرمز و پلاکتها نیز میشود.
نمونهبرداری (Biopsy): پزشک بافت را برمیدارد و در آن به جستوجوی سلولهای سرطانی میپردازد. نمونهبرداری تنها روشی است که بهطور قطع وجود سلولهای خونی سرطانی را در مغز استخوان مشخص میکند. پیش از نمونهبرداری از بیحسی موضعی(Local Anesthesia) برای بیحس کردن محدودۀ مورد نظر استفاده میكنند. این کار به کاهش درد کمک میکند. پزشک کمی مغز استخوان از استخوان لگن یا یک استخوان بزرگ دیگر برمیدارد. پاتولوژیست آن بافت را بهدنبال وجود یا عدم وجود سلولهای سرطانی در زیر میکروسکوپ بررسی می کند.
پزشک شما به دو طریق از مغز استخوان نمونهبرداری ميکند. برخی افراد در یک جلسه هر دو روش را تجربه ميكنند:
آسپیراسیون مغز استخوان Bone Marrow Aspiration: پزشک از سرنگي ضخیم و تو خالی برای برداشتن نمونۀ مغز استخوان استفاده میکند.
نمونهبرداری از مغز استخوان: پزشک از سوزني بسیار ضخیم و توخالی برای برداشتن تکهای از استخوان و مغز استخوان استفاده میکند.
ساير آزمايشها
آزمایشهایی که پزشک برای شما تجویز میکند به علائم و نوع سرطان خون (لوسمی) بستگی دارد. شايد لازم است برخی از ساير آزمایشها را انجام دهید:
آزمایش سیتوژنتیک Cytogenetics: در آزمایشگاه، کروموزومهای سلولهای نمونه خون، مغز استخوان یا غدد لنفاوی را بررسی ميكنند. اگر کروموزومهای غیرطبیعی مشاهده شوند، این آزمایش نوع سرطان خون (لوسمی) را مشخص ميكند. مثلاً، مبتلایان به سرطان خون (لوسمی) CML یک کروموزوم غیرطبیعی به نام کروموزوم فیلادلفیا دارند.
آزمایش مایع نخاعی Spinal Tap: پزشک شما کمی از مایع مغزی- نخاعی(Cerebrospinal Fluid) شما را برميدارد (مایعی که فضای داخل و اطراف مغز و نخاع را پر میکند). پزشک از سرنگي بلند و باریک برای برداشتن کمی از این مایع از انتهای ستون فقرات استفاده میکند. این فرایند در حدود 30 دقیقه زمان میبرد و برای انجام آن از بیحسی موضعی استفاده ميكنند. پس از انجام این آزمایش، باید چند ساعت بدون حرکت دراز بکشید تا سردرد نگيريد. در آزمایشگاه این مایع را از نظر وجود سلولهای خونی سرطانی یا ساير نشانههای مشکلزا بررسی ميكنند.
عكسبرداري با اشعۀ ایکس از قفسۀ سینه: تصویر گرفته شده با اشعۀ ایکس تورم غدد لنفاوی یا نشانههای ديگر بیماری در قفسۀ سینه را نشان ميدهد.
مبتلایان به سرطان خون (لوسمی)، راههای درمانی زیادی دارند. این گزینههای عبارتند از انتظار تحت نظارت، شیمیدرمانی، هدف درمانی، درمان بیولوژیک، پرتودرمانی و پیوند سلولهای بنیادی. اگر طحال بیمار بزرگ شود، پزشک پیشنهاد ميکند با جراحی آن را بردارند. گاهی ترکیبی از این روشهای درمانی را بهكار ميگيرند.
انتخاب روش درمان عمدتاً به اين عوامل بستگی دارد:
نوع سرطان خون (حاد یا مزمن)
سن بیمار
اینکه سلولهای سرطانی در مایع مغزی- نخاعی وجود دارند یا نه.
همچنین روش درمان به ویژگیهای سلولهای خونی سرطانی نیز بستگی دارد. پزشک همچنین علائم و وضع سلامتي عمومی بیمار را نیز درنظر میگیرد.
لازم است مبتلایان به سرطان خون (لوسمی) حاد را فوراً درمان کرد. هدف این درمان از بین بردن نشانههای سرطان خون (لوسمی) در بدن و يا برطرف کردن علائم آن خواهد بود. این دوره فروکش (Remission) نام دارد. پس از اینکه بیمار وارد دوران فروکش شد، درمانهای بیشتری برای پیشگیری از عود سرطان آغاز ميشود. به این نوع درمان، درمان تثبیتی (Consolidation Therapy) یا درمان نگهدارنده (Maintenance Therapy) ميگويند. بسیاری از مبتلایان به سرطان خون (لوسمی) حاد را میتوان درمان کرد.
اگر به سرطان خون مزمن بدون علائم مبتلا باشید، شايد فوراً به درمان سرطان نیازی نباشد. پزشک بهدقت مراقب وضعیت سلامتتان خواهد بود تا در صورتیکه علائم پدیدار شدند، درمان سرطان را آغاز کند. به عدم نیاز فوری به شروع درمان سرطان، انتظار تحت نظارت ميگويند.
وقتی به درمان سرطان خون مزمن نیاز باشد، این درمان اغلب سرطان و علائم آن را مهار میکند. افراد برای پایداری وضعیت بهبوديشان، درمان تقویتی ميشوند، اما نوع مزمن سرطان خون (لوسمی) بهندرت با شیمیدرمانی معالجه میشود. با وجود اين، پیوند سلولهای بنیادی برخی از مبتلایان به سرطان خون مزمن را معالجه ميکند.
پزشک راههای درمانی، نتایج مورد انتظار و عوارض جانبی احتمالی را برایتان شرح ميدهد. شما و پزشک میتوانید به کمک هم برنامهاي درمانی طرح کنید که نیازهای پزشکی و شخصی شما را برآورده سازد.
شاید بهتر است با پزشک خود دربارۀ شرکت در یک پژوهش بالینی، که مطالعهای تحقیقاتی در مورد روشهاي جديد درماني است، مشورت کنید. به بخش شرکت در تحقیقات مربوط به سرطان مراجعه کنید.
شايد پزشک، شما را به متخصص ارجاع دهد، یا خودتان از وی بخواهید متخصص را به شما معرفي كند. متخصصان درمان سرطان خون (لوسمی) عبارتاند از متخصصان خونشناسی، سرطانشناسهای بالینی متخصصين پرتوتابي سرطان. متخصصان خونشناسی و سرطانشناسی اطفال، سرطان خون (لوسمی) کودکان را درمان میکنند. گروه مراقبتکننده از سلامتي شما شامل یک پرستار سرطان شناس و یک كارشناس تغذیۀ معتبر هم میشود.
هر زمان که امکانپذیر بود، مبتلایان به سرطان خون (لوسمی) باید در بیمارستانی درمان شوند که پزشکان آنجا در درمان سرطان خون (لوسمی) تجربۀ کافی دارند.در غير اين صورت، احتمالاً پزشک، دربارۀ برنامة درمانی شما با یک متخصص در چنین مرکزی مشورت میکند.
پیش از آغاز درمان، از گروه مراقبت کننده از سلامتي خود بخواهید عوارض جانبی احتمالی و چگونگی تأثیر درمان بر فعالیتهای عادی شما را برایتان شرح دهند. به دلیل اینکه درمان سرطان اغلب به سلولها وبافتهای سالم آسیب میزند، بروز عوراض جانبی امری عادی است. عوارض جانبی در افراد مختلف متفاوت است، و از یک مرحلۀ درمان به مرحله دیگر نیز تغییر ميکند.
شیمیدرمانی
بسیاری از مبتلایان به سرطان خون (لوسمی) شیمیدرمانی ميشوند. در شیمیدرمانی برای از بین بردن سلولهای خونی سرطان از دارو استفاده میشود.
با توجه به نوع سرطان خون (لوسمی)، یک دارو یا ترکیبی از دو یا چند دارو برای بیمار تجویز ميكنند.
شیمیدرمانی از چند راه انجام میشود:
دهانی: برخی از داروها قرصاند که باید آنها را ببلعید.
تزریق داخل وریدی (IV): دارو از طریق سرنگ یا لولهای که در رگ تعبيه ميكنند، وارد بدن میشود.
از طریق كاتتر (Catheter): لوله اي باریک و منعطف، كه آن را درون سیاهرگی بزرگ معمولاً در بالای قفسۀ سینه كار ميگذارند. لولهای که در یک محل ثابت شود، برای بیمارانی که به تعداد زیاد تزریق وریدی نیاز دارند، مفید است. كار شناس مراقبت از سلامتی بهجای تزریق مستقیم داروها به ورید، آنها را به كاتتر تزریق میکند. این روش نیاز به تعداد زیاد تزریق را، که موجب ناراحتی و جراحت رگها و پوست ميشود، برطرف میکند.
تزریق درون مایع مغزی- نخاعی: در صورتیکه پاتولوژیست سلولهای خونی سرطانی را درون مایعی که داخل و اطراف مغز و نخاع را پر میکند، بیابد، شیمیدرمانی اينتراتكال را تجویز ميکند. در این روش، پزشک داروها را مستقیماً درون مایع مغزی- نخاعی تزریق میکند. شیمیدرمانی درون نخاعی از دو راه انجام میشود:
تزریق درون مایع مغزی- نخاعی: پزشک داروها را درون مایع مغزی- نخاعی تزریق میکند.
لوله تعبيه شده در زیر پوست سر: کودکان و برخی از بزرگسالان شیمیدرمانی را از طریق لولهای (كاتتري) مخصوص به نام مخزن اومایا (Ommaya Reservoir) دریافت میکنند. پزشک این لوله را زیر پوست سر كار میگذارند، و داروها را به درون آن لوله تزریق میکند. این روش بهمنظور جلوگیری از درد ناشی از تزریقهای درون مایع مغزی- نخاعی انجام میشود.
از شیمیدرمانی اينتراتكال به این دلیل استفاده میكنند که بسیاری از داروهایی که به درون ورید تزریق میشوند یا خوردنی هستند، توانایی عبور از دیوارههای فشرده و در هم تنیدۀ رگهای خونی موجود در مغز و نخاع را ندارند. این شبکه رگهای خونی به سد خونی مغزی (Blood-Brain Barrier) معروفاند.
شیمیدرمانی معمولاً بهصورت دورهای انجام میشود. هر دوره شامل نوبت درمان و به دنبال آن نوبت استراحت است.
درمان در کلینیک، مطب پزشک یا در خانه انجام ميشود. شايد لازم است برخی افراد در طول درمان در بیمارستان بستری شوند.
عوارض جانبی عمدتاً به نوع و میزان داروی تجویزی بستگی دارند. در شیمیدرمانی، گلبولهای خونی سرطانی سریع الرشد از بین میروند، اما داروها سلولهای طبیعی سریع الرشد را نیز از بین میبرند:
گلبولهای خونی: وقتی بر اثر شیمیدرمانی، میزان سلولهای خونی سالم کاهش مییابد، احتمال دچار شدن بیمار به عفونت، کبودی یا خونریزیهای آسان، احساس ضعف و خستگی شدید افزایش مییابد. از بیمار آزمایش خون میگیرند تا میزان گلبولهای خونی مشخص شود. اگر میزان گلبولهای خونی بیمار پایین باشد، گروه مراقبت کننده از سلامتي بیمار شیمیدرمانی را برای مدتی متوقف ميکنند یا میزان داروها را پايين ميآورند. داروهایی نیز هستند که به بدن بیمار برای ساختن سلولهای خونی جدید کمک ميكنند. شايد هم بیمار به انتقال خون نیاز داشته باشد.
سلولهای ریشۀ مو: شیمیدرمانی موجب ریزش مو ميشود. اگر موهای بیمار بريزد، باز رشد میکند، اما تا حدودی به لحاظ رنگ و بافت تفاوت ميکند.
سلولهایي که پوشش دستگاه گوارش را تشکیل میدهند: شیمیدرمانی موجب از دست رفتن اشتها، حالت تهوع و استفراغ، اسهال یا زخمهای دهان و لبها ميشود. از گروه مراقبت کننده از سلامتي دربارۀ داروها و ساير راههایی که به شما در کنار آمدن با این مشکلات کمک ميکنند، بپرسيد.
سلولهای اسپرم یا تخم: برخی از انواع شیمیدرمانی موجب ناباروری ميشود.
کودکان: بیشتر کودکانی که به دلیل ابتلا به سرطان خون (لوسمی) درمان شدهاند، بهنظر میرسد که در بزرگسالی باروری طبیعی داشته باشند. با وجود اين، با توجه به نوع داروها و میزان داروي استفاده شده و سن بیمار، برخی از پسران و دختران در بزرگسالی دچار ناباروری ميشوند.
مردان بزرگسال: شیمیدرمانی به سلولهای اسپرم آسیب ميزند. شايد اسپرمسازی در مردان متوقف شود. به دلیل اینکه این تغییرات در مورد اسپرم گاه دائمی است، اسپرم برخی از مردان را پیش از درمان منجمد و ذخیره میکنند (ذخیرة اسپرم Sperm Banking).
زنان بزرگسال: شیمیدرمانی به تخمدانها آسیب ميرساند. زنان قاعدگیهای نامنظم دارند و یا قاعدگيشان به کلی قطع ميشود. زنان دچار علائم یائسگی مانند گُرگرفتگی و خشکی واژنی هم ميشوند. زنانی که بخواهند در آینده باردار شوند، باید پیش از آغاز درمان، از گروه مراقبت کنندة سلامتي خود دربارۀ راههای ذخیرۀ تخمك بپرسند.
شاید مطالعة مقالة شما و شیمیدرمانی پايگاه علمي، پزشكي و آموزشي مؤسسة تحقيقات، آموزش پيشگيري سرطان www.ncii.ir برای شما مفید باشد.
هدفدرمانی (Targeted Therapy)
برای مبتلایان به CML و برخی از مبتلایان به ALL داروهایی به نام هدفدرمانی تجویز ميشود. استفاده از قرص ایماتینیب گلیوک (Imatinib – Gleevec]) اولین هدفدرمانی بود که تجویز آن برای سرطان خون CML تأیید شد. اکنون از ساير داروهای هدفدرمانی هم استفاده میكنند.
در روش هدفدرمانی، از داروهایی استفاده ميكنند که جلوی رشد و گسترش سلولهای خونی سرطانی را میگیرند. مثلاً، در یک هدفدرمانی، جلوی فعالیت پروتئینهای غیرطبیعی را که موجب رشد سلولهای خونی سرطانی میشوند، ميگيرند.
عوارض جانبی این روش شامل تورم، نفخ و افزایش وزن ناگهانی است. هدفدرمانی موجب کمخونی، حالت تهوع، استفراغ، اسهال، گرفتگی عضلات یا کهیر ميشود. گروه مراقبتکننده از سلامتي، شما را به جهت بروز نشانههای این مشکلات معاينه ميكند.
شاید بهتر باشد برای كسب اطلاعات بیشتر مقاله روشهای هدفدرمانی: پرسش و پاسخ را مطالعه کنید.
درمان بیولوژیک
برای برخی مبتلایان به سرطان خون داروهایی بهنام درمان بیولوژیک تجویز میشود. درمان بیولوژیک سرطان خون، درمانی است که سیستم دفاعي طبیعی بدن را برای مقابله با سرطان تقویت میکند.
یک نوع داروی درمان بیولوژیک، مادهای است بهنام پادتن تکدودمانی. این ماده را از طریق تزریق درون وریدی به بدن ميرسانند. این ماده به سلولهای خونی سرطانی میچسبد. یک نوع پادتن تك دودماني، مادهای سمی دارد که سلولهای خونی سرطانی را از بین میبرد. نوع دیگر این داروها به سیستم دفاعي بدن کمک میکند تا سلولهای خونی سرطانی را نابود کند.
برای برخی مبتلایان به CML، درمان بیولوژیک با دارویی بهنام اینترفرون (Interferon) تجویز میشود. این دارو را زیر پوست یا در عضله تزریق میكنند. این دارو رشد سلولهای خونی سرطانی را کُند ميکند.
بیمار در کلینیک، مطب یا بیمارستان درمان ميشود. برای پیشگیری از بروز عوارض جانبی بهطور همزمان از ساير داروها نیز استفاده ميكنند.
عوارض جانبی درمان بیولوژیک با توجه به نوع دارو، و در افراد مختلف، متفاوت است. درمانهای بیولوژیک معمولاً موجب کهیر یا تورم در ناحیۀ تزریق میشود. این داروها همچنین موجب سردرد، درد عضلات، تب یا ضعف ميشوند. گروه مراقبتکننده از سلامتي بیمار خون بيمار را به دنبال نشانههای کمخونی و مشکلات ديگر آزمايش ميکنند.
پرتودرمانی
در پرتودرمانی از اشعههایي با انرژی زیاد برای نابودی سلولهای خونی سرطانی استفاده میکنند. پرتودرمانی در بیمارستان یا کلینیک انجام میشود.
در برخی افراد، ناحیۀ طحال، مغز یا بخشهای دیگر بدن که درآنها تجمع سلولهای خونی سرطانی وجود دارد، تحت تابش اشعهای قرار ميگيرند که از دستگاهی بزرگ ساطع شده است . این نوع درمان 5 روز در هفته و به مدت چند هفته انجام میشود. در مورد دیگران، به تمام بدنشان اشعه میتابانند. این درمان را یک یا دو بار در روز به مدت چند روز، و معمولاً پیش از پیوند سلولهای بنیادی انجام میدهند.
عوارض جانبی پرتودرمانی عمدتاً به میزان تابش اشعه به محدودهای از بدن که تحت تابش قرار میگیرد بستگی دارد. مثلاً تابش در ناحیۀ شکم موجب حالت تهوع، استفراغ و اسهال میشود. علاوه بر این، پوست بیمار در ناحیۀ تحت تابش قرمز، خشک و حساس میشود. همچنین بیمار در محدودۀ تحت تابش دچار ریزش مو میشود.
احتمال اینکه در طول پرتودرمانی احساس خستگی شدید کنید، بهخصوص پس از چند هفته درمان، زیاد است. استراحت مهم است، اما پزشکان معمولاً به بیماران توصیه میکنند که تا حد امکان فعالیت داشته باشند.
با وجود اینکه عوارض جانبی پرتودرمانی نگران کننده است، معمولاً میتوان آنها را درمان یا مهار کرد. با پزشک خود دربارۀ راههای تخفیفدادن این مشکلات صحبت کنید.
دانستن این نکته نیز مفید است، که در بیشتر موارد عوارض جانبی دائمی نیستند. با وجود این، بهتر است از پزشک خود دربارۀ عوارض جانبی بلندمدت پرتودرمانی بپرسید.
پیوند سلولهای بنیادی
برخی مبتلایان به سرطان خون (لوسمی) باید پیوند سلولهای بنیادی انجام دهند. پیوند سلولهای بنیادی به بیمار این امکان را میدهد که بتواند تحت درمان با میزان بالای دارو، اشعه یا هر دو قرار بگیرد. میزان بالای این درمانها هم سلولهای خونی سرطانی و هم سلولهای خونی سالم را در مغز استخوان از بین میبرد. پس از دریافت شیمیدرمانی، پرتودرمانی یا هردو با میزان بالا، بیمار سلولهای بنیادی را از طریق ورید بزرگی دریافت میکند. (این عمل مانند انتقال خون است). سلولهای خونی جدید را سلولهای بنیادی پیوندی میسازند. سلولهای خونی جدید جای آن سلولهایی را میگیرند که بر اثر درمان از بین رفتهاند.
پیوند سلولهای بنیادی در بیمارستان انجام میشود. سلولهای بنیادی یا از خود بیمار است و یا از طرف شخص دیگری به او اهدا ميشود:
از طرف خود بیمار: در پیوند سلولهای بنیادی بهدست آمده از خود شخص، از سلولهای بنیادی خود بیمار استفاده میکنند. پیش از آنکه بیمار تحت شیمیدرمانی یا پرتودرمانی با میزان بالا قرار گیرد، مقداری از سلولهای بنیادیش را بر میدارند. این سلولها را طوری فراوری میکنند که تمام سلولهای خونی سرطانی موجود در آن از بین برود. سپس سلولهای بنیادی بیمار را منجمد و ذخیره ميكنند. پس از آنکه بیمار تحت شیمیدرمانی یا پرتودرمانی با میزان بالا قرار گرفت، یخ سلولهای بنیادی ذخیره شده را باز و آنها را به بیمار تزریق میکنند.
از طرف یکی از اعضای خانواده یا اهدا کنندهای دیگر: در پیوند سلولهای بنیادی بهدست آمده از فردی دیگر، از سلولهای بنیادی اهداشده ازسوی شخصی دیگر استفاده میشود. برادر، خواهر یا یکی از والدینتان میتواند اهداکننده باشد. گاهی اوقات، سلولهای بنیادی از طرف شخصی اهدا میشود که از بستگان بیمار نیست. پزشکان برای آگاهی از میزان همخوانی سلولهای بنیادی فرد اهدا کننده با سلولهای بنیادی بیمار، از آزمایش خون استفاده میکند.
از طرف دوقلوی همسان بیمار: اگر یک دوقلوی همسان داشته باشید، در پیوند سلولهای بنیادی همسان از سلولهای بنیادی دوقلوی شما، درصورتیکه سالم باشد، استفاده میکنند.
منابع تأمین سلولهای بنیادی محدودند. منشأ سلولهای بنیادی معمولاً خون است (پیوند سلولهای بنیادی محیطی). یا گاهی هم منشأ آنها مغز استخوان است (پیوند مغز استخوان). منشأ دیگر سلولهای بنیادی خون بند ناف است. خون بند ناف را از نوزاد تازه به دنیا آمده ای جدا و در فریزر نگهداری میکنند. وقتی شخصی این خون بند ناف را دریافت میکند، به این عمل پیوند خونبند ناف میگویند.
پس از پیوند سلولهای بنیادی، شاید لازم باشد به مدت چند هفته یا چند ماه در بیمارستان بستری باشید. در این مدت به دلیل میزان بالای شیمیدرمانی یا پرتودرمانی در معرض خطر عفونتها و خونریزی هستید. به مرور، سلولهای بنیادی پیوندی شروع به تولید سلولهای خونی میکنند.
مشکل دیگری که معمولاً برای افرادی که از سلولهای بنیادی اهدایی استفاده میکنند پیش میآید، بیماری پیوند علیه میزبان (GVHD) است. در GVHD، گلبولهای سفید موجود در سلولهای بنیادی پیوندی به بافتهای طبیعی بیمار حمله میکنند. در بیشتر موارد، کبد، پوست یا جهاز هاضمه درگیر میشوند. GVHD میتواند ملایم یا بسیار شدید باشد. این واقعه هر زمانی پس از پیوند، حتی سالها بعد هم روی میدهد. داروهای استروئیدی یا سایر داروها بر این عارضه مؤثر باشند.